یک نصیحت مادرانه!
هرگز هرگز هرگز، حتی در شرایطی که رو به موت هستید یک پسر را با پدرش تنها رها نکنید! ماجرا از این قراره که یک روز عصر من در وضعیتی بودم تو مایه های رو به موت!(البته بلا نسبت وجود نازنینم ها!)، به همین دلیل به آقای پدر عرض کردم که امروز کلا مسئولیت بازی با بچه به عهده شما، البته ایشون هر روز زمانی رو میگذارن برای بازی با قند عسل اما در روز مذکور من کلا تفویض مسئولیت کردم و خوابیدم. چشمتون روز بد نبینه ، بیدار که شدم فکر میکنین با چه صحنه ای مواجه شدم؟ . . . . . یک پسرک که نه، یک موش آب کشیده و یک پدر خوشحال از آزادی عملی که به پسر داده! البته عکس بالایی علامت پیروزی قند عسله بر من، ولی عمق فا...
نویسنده :
مامان خانوم
9:47